مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

52 ماهگی

پسر گلم امروز پنجاه و دو ماهه شدی نازنینم مبارکت باشه عشقم مثه همیشه برات سلامتی و شادی آرزو میکنم و امیدوارم همیشه همین قدر مهربون باشی عزیزم خیلی دوست دارم عکس نوشت:عکس رو امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدی گرفتم و هنوز لباس خوابتو عوض نکردی     ...
8 مهر 1394

!!!!!

مرغمون تموم شده بود و یهویی دلم خواست شام مرغ درست کنم رفتیم خرید و مرغ فروشی  اولین با بود اینجا خرید میکردم یه سوپر پروتیینی بزرگ با کلی مشتری به خاطر تو همیشه سعی میکنم گوشت و مرغ تازه بگیریم واسه همین بابات از یه جا خرید میکنه  گفتم اینجا مشتری زیاد داره احتمالا مرغش تازه است با این حال تاکید کردم که تاریخ روز باشه آقای فروشنده هم گفت تاریخ روزه اما وقتی برداشتمش دیدم خیلی تاریخ روزه  دیگه از روزم اونورتره امروز چهارم مهر ماهه اما  ینی اینقد پیشرفت کردیم که در آینده زندگی میکنیم خیلی خوشحالم ببین چه مامانی داری تا چه حد به فکرتم که غذای سالم بخوری خدا خودش هوامونو داشته باشه ...
4 مهر 1394

سفر کوفتی

دیروز قصد سفر به شمال رو کردیم  چالوس بی صاحب که ترافیک بود از رشت اومدیم لنگرود دیدیم مانی تب کرده به هزار بدبختی تا رودسر اومدیم و یه جا گرفتیم  چهار صبح با وجود استامینوفن 325 و سفکسیم و شیاف325 تب مانی شدید بود رفتیم درمانگاه اما دلم نیومد تو شهر غریب آمپول بزنه بازم قطره و شیاف بزرگسال گرفتیم براش و استفاده کردیم انواع نوشیدنی های یه هایپر رو گرفتیم تا هر کدوم میلش میکشه رو بخوره شش صبح تبش کمتر شد و خوابید ده بیدار شد و بعد از صبحانه راه افتادیم سمت چالوس اما تو راه باز تب کرد و بعد از تنکابن نمیدونم چه شهریه که به اجبار یه ویلا گرفتیم و اومدیم و باباش رفت جوجه گرف زد و با کلی فیلم نهار خورد بازم تب شدید کرد و...
21 شهريور 1394