سه ماهگی
مانی جونم امروز سه ماهه شدی.
فردا تولد باباته
هر چی گفتم واسه تولدت چی بگیرم گفت هیچ چی.
تصمیم گرفتم شام مهمونش کنم.
آخه هوا یه کوچولو سرد شده و من هم تنهایی با تو نمیتونم برم بیرون پس قرار شده با بابات بریم بیرون البته اگه ناز نکنه و کادوی تولدش رو واسش بگیرم.
الان حسابی خوابیدی و من هم به خاطر سرد بودن خونه حسابی پوشوندمت.
عاشقتم
اصلا باورم نمیشه سه ماهه تو بغلمی
راستی این ماه ماهیه که خدا تو رو به ما داد
حضورت تو زندگیه من و بابات یه ساله شد
خدایا شکرت که یه ساله ما رو مامان و بابا کردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی