اشکت
مانی جونم امروز گریه کرده بودی و اشکت رو لپت بود و بابات هم خوردش
خیلی برام جالب بود آخه چند ساعت قبل خودم همین کارو کرده بودم و وقتی بابات بهم گفت تعجب کردم
قربون اشکات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
مانی جونم امروز گریه کرده بودی و اشکت رو لپت بود و بابات هم خوردش
خیلی برام جالب بود آخه چند ساعت قبل خودم همین کارو کرده بودم و وقتی بابات بهم گفت تعجب کردم
قربون اشکات