مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

چشم خوردی

1390/12/4 13:26
337 بازدید
اشتراک گذاری

مانی جونم دیشب بردیمت دکتر

متخصص که اون ساعت نبود و پزشک عمومی دیدت

معاینه ات کرد تو هم خیلی آروم تو بغل من بودی

من کلی سوال پرسیدم و دکتر هم جواب داد بعد گفت چه بچهء آرومی اصلا اعتراض نمیکنه و بعد رو کرد به بابات و گفت به خودت رفته

شربت دیفن داد و یه قطره واسه چشمت

آخر شب که شربتو بهت دادم کلی بالا آوردی و اونم بد جور

بابات کلی ترسید و رفت تو اتاقو یه دعوای مفصل هم بینمون سر گرفت

مامانیت اومد پایین و نصیحتمون کرد

به هر حال ما ترسیده بودیم و نمیدونستیم چه کار کنیم واسه همین دعوا کردیم

شب تا صبح هم تب داشتی اما هیچ علائمی از بیماری نداری

کاشف به عمل اومد که چش خوردی

الهی همیشه سلامت باشی

دوست داریم

تو دنیای ما هستی

1

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

سارا
4 اسفند 90 14:16
اين تنها وبلاگي بود كه كامل بود و من از خوندنش لذت بردم خدا براتون نگهش داره پسر زيبا و دوست داشتني به نظر ميرسه
نانازیا
4 اسفند 90 14:59
سلام ازتون دعوت می کنیم شما هم کوچولوتون رو در قرعه کشی افتتاحیه سایت نانازیا شرکت بدین. آرزوی سلامتی و شادابی برای خودتون و کوچولوتون داریم نانازیا ، شهر اینترنتی بچه ها www.nanazia.ir
سحر مامان آراد
5 اسفند 90 1:44
عزیز خاله کی چشمت زده؟؟؟ مموشک بوسسسسسسسسسسسس هوارتا
Marzieh
5 اسفند 90 12:06
دکتر چی تشخیص داد سعیده جان؟ الان مانی جان بهتره؟ بمیرم مریضی بچه ها خیلی سخته درکت میکنم . نیکانم الان 1 ماه بیشتره مریضه. راستی دکترش کیه؟
نارینه
5 اسفند 90 21:01
بترکه چشم حسود .....
براي تو
6 اسفند 90 12:34
سلام عزيزم انشالله كه عزيزت هميشه سالم باشه واقعا بچه ها كه بيمار ميشن و گريه ميكنن ادم نمي دونه بايد چيكار كنه حتما پيش يك متخصص هم ببرش
مامان آرتین (شازده کوچولو)
6 اسفند 90 17:05
ای بابا دعوا چرا؟! بابا خوب میشه انشالله. دست و پاتونو گم نکنید. مراقب مانی جونم باش و نگران نباش
خاله خاطره
7 اسفند 90 13:32
سلام انشالله مانی عزیز هر چه زودتر خوب بشه عزیزم چشم نخورده چون تبش بالا بوده اورده بالا قربونش برم مانی بزرگ شده
sara
9 اسفند 90 18:12
سلااااام خوبید؟ما تقریبا یه تازه واردیم که دوست داریم اینجا دوست پیدا کنیم با اجازتون لینکتون میکنم امیدوارم بتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم
مامان مانی
10 اسفند 90 12:01
قربونش برم ..... الهی هر چه زودتر سرحال شه .... من و بابای مانی هم گاهی اوقات به خاطر مانی با هم دعوا می کنیم اما زود زود آشتی می کنیم .... نگران نباش مامان مانی ..... مانی جونم رو ببوس
Marzieh
10 اسفند 90 15:48
کجایی دوست جون؟ مانی جونم بهتره؟
مامان طاها
11 اسفند 90 16:46
یک همیشه یک است. شاید در تمام عمرش نتوانسته بیش از یک باشد. امابعضی اوقات می تواند خیلی باشد: یک دنیا ، یک سرنوشت ، یک خاطره ، یک عشق پاک، و یا " یک دوست خوب مثل تو کوچولوتو از طرف من ببوس هزار ماشا الله خیلی ناز شده. چشم حسوداش کورشه الهی.
مامان ماهان
15 اسفند 90 8:15
چشم حسودا کور بشه الهی