مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

......

با توجه به اینکه این روزا حس نوشتنم نمی آید چندی پیش که مشغول نت گردی بودم با بیسکوییت های رویال آیسینگ روبه رو شدیم و پسرک مدل باب اسفنجیش را سفارش داد اینم ما بودیم که با امکانات کم قبول کردیم درست کنیم فعلا عکس همین مدلش را سیو داریم نخندید جون هر کی دوست دارید امکانات نداشتیم و مژه هایش را هم پسرمان کنده   ادامه مطلب توضیح نوشت:داشتیم میذاشتیم تو فر که یه برف شدید شروع شد و تمام فکر و ذهنم این بود که فردا کجا قرار برف بازی کنیم هوا سرد شد و فشار گاز هم کم انگار همه شعله های بخاریشونو زیاد کردن شعله فر رو روی کم گذاشتم بعد از پنج دقیقه بیرون رو نگاه کردم دیدم خبری از برف نیست نگاهی به بیسکوییت ها انداختم  که یهو...
4 اسفند 1393

زمستان است

زمستان است هوا  ناجوانمردانه سرد نیست برف نمی آید انگار زمستان نیست اینجوری نخونید این شعر نو نیست بچگیامون برف میومد برف آآآآآآ مگه زمستون پارچ یا بطری آب تو یخچال کسی پیدا میشد تابستون یه مدل بستنی بیشتر گیر نمیومد  اما حالا پسرم قربونت برم کدومو میخوای زود انتخاب کن الان آب میشن هااا هنوزم زمستان است چه بچگی داشتیم ما چه بچگی دارید شما هم برای خودمون خوشحالم هم برای شما     ...
9 دی 1393