مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

کپل مامان

1390/3/24 16:15
310 بازدید
اشتراک گذاری

مانی جونم امروز 17 روزه شدی.

دیروز عصر با بابات بردیمت متخصص اطفال واسه معاینه آخه تو بیمارستان درست توجه نمیکنن.

خانم دکتر کلی دستور داد که تند تند تعویض بشی که با این حرفش فکر کنم باید بریم شرکت مای بی بی یه قرار داد ببندیم.

واسه جوشای زیر گلوت سرم شستشو داد و واسه دل دردت هم یه شربت و البته قطرهء آ+د.

پسرم خانم دکتر وزنت هم کرد که خدا رو شکر یه کیلو اضافه کردی و الان 3400 وزنت شده.

خانم دکتر یه پیشنهاد ناراحت کننده به منو بابات هم کرد که تو رو پیخ پیخ کنیم اما به قول بابات کی دلش میاد.اما شتریه که در خونه هر پسر بچه ای میخوابه.

بابات که میگفت بریم تو اقلیت و بذاریم واسه بزرگ شدنت اما همه میگن الان بهتره.

راستی دیشب تو پذیرایی و رو زمین خوابیدیم گفتیم ببینیم تو اینجوری شاید راحت تر باشی اما صبح مجبور به نقل مکان شدیم و دوباره رفتیم تو اتاق خواب.

پسر گلم بابا گفت فردا روز پدر مانی واسم چی میخره؟منم گفتم مانی چیزی که از دستش بر میاد یه لبخنده که انگار دنیا رو بهت میده.

 پسرم با سلامتش یه دنیا به مامان و باباش داده که تا آخر عمر مامان و باباش هدیه است.

دوست داریم گلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان الهام
24 خرداد 90 18:06
سلام عزیزم وب خیلی خوبی داری خیلی از نوشتنت خوشم اومد-به نظرم همه چی صادقانه بود اینقدر جذب وبت شدم که نصف بیشتر پستهاتو خوندم اگر موافقی تبادل لینک کنیم بهم خبر بده
هانیه
24 خرداد 90 19:24
ان شاالله همیشه سالم و سلامت باشه کنار مامانی و بابایی
مامان ماهان
25 خرداد 90 0:15
من این روز خوب و به همسر مهربونت و مرد کوچولوی زندگیت تبریک میگم بوووووووووووس