مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

یه سفر کوچولو

1390/8/9 17:57
196 بازدید
اشتراک گذاری

مانی جونم امروز ظهر یهو به بابات گفتم بریم برغان

بابات هم گفت بریم

شال و کلاه کردیم و ساعت ١٢ راه افتادیم

وای که هوا چقد دلچسب بود اما به خاطر تو شیشه ها بالا بود

یه قسمت از جاده مه غلیظی بود

تک و توک ماشین رد میشد

رفتیم باغبان کلا

اونجا یه امام زاده بود و بابات هم نذرش رو ادا کرد

تو هم که حسابی گشنه بودی همون جا شیر خوردی

دو ساعت بعد هم اومدیم خونه

ناهار هم نداشتیم

هر جا زنگ زدیم غذا تموم شده بود

مجبور شدم سریع دست به کار شم و غذا درست کنم

مرغ و سیب زمینی نمکی درست کردم

وای که تو این هوا چه میچسبهههههههههههه

واسه شام هم شاید بریم خونۀ مامانی

آخه از اصفهان مهمون اومده واسشون

فعلا برم

دوست دارم گل کوچولو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان نیایش
9 آبان 90 18:45
ان شا الله همیشه خوش باشید قربون این خنده های گل پسری خیلی نازه
Marzieh
10 آبان 90 10:02
salam mamani, khoobid? ishala hamishe khosh bashid.
rasti in sibzamini namaki ke goftid che jooriye?


یه قابلمهء معمولی رو بردار و توش یه بسته نمک بریز و هر چی که دوست داری رو بذار توی یه ظرفی که تو اون قابلمه بره من از ظرف تخم مرغ پذی نیکلی ها استفاده میکنم
بعد اون ظرف رو روی نمک قرار بده و در قابلمه رو ببند و بذار بپذه
مثلا من یه تیکه مرغ با چند تا سیب زمینی با بوستش رو میذارم اما نباید آب بریزی
هم تنوری میشه هم میپذه و خیلی هم لذیذه


خاله خاطره
10 آبان 90 14:22
سفرتون به خیر عاشق مه و بارون هستم 5 ماهگی مانی جونم مبارک باشه نوش جون
Marzieh
11 آبان 90 9:42
salam golam, mamnoon az javabet, hatman emtehanesh mikonam, tahala nashnide bodam, rasti pesare manam 14 shahrivar be donya omad, esmesh Nikane,


مبارک باشه مرضه جونم
اما چرا اینقد دیر خبر دادی؟!!!!!!!!!!!
راستی نمیخوای یه وب باز کنی عکس نیکان جونم رو رونمایی کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان ماهان
11 آبان 90 23:43
الهی همیشه خوووووش باشین