مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

در آستانهء دو سالگي

1392/3/1 15:25
222 بازدید
اشتراک گذاری

ماني جونم امروز اول خرداده و چند روز بيشتر به تولد دو سالگيت نمونده

خدا رو شكر ميكنم كه سلامتي و بزرگ شدي و مامان ديگه نگران خيلي چيزا نيست

پسرم تو حرف زدن خيلي تنبلي و من و بابا نگرانيم اما اطرافيان ميگن يهو به حرف ميوفتي

از 18 ماهگيت كه 16 تا دندون داشتي هنوز دندون تازه اي در نيوردي

از ده ماهگي تو خونه پوشكت نميكردم و رو صندلي توالتت ميشستي اما شبا پوشك ميشدي ولي از عيد به بعد شبا هم پوشك نميشي و سر صبح ميبرمت توالت

از 20 ماهگي از شير گرفتمت و بعد به اين نتيجه رسيدم كه موقع خواب بهت شير پاستوريزه با شيشه بدم و تو هم استقبال كردي

تا يك ماه پيش برات غذاي جدا ميپختم و البته از غذاي سفره هم اگه ميخواستي بخوري مانع نميشدم اما وقتي دكترت گفت كه ديگه واسه غذا خوردنت اصرار نكنم غذاي خودمون رو ميخوري و البته منم زياد اصرار نميكنم

شيطنتت خيلي زياد شده و محاله كه چيزي ببيني و انجام ندي(تقليد از همه ) حتي تو tv

دستت خيلي ول شده و مامان رو ميزني البته اگه باب ميلت عمل نكنم و اما مامان هم به خواسته ات توجه نميكنه

به خوردن ژله و دسر دنت خيلي علاقه داري و  هر چيزي كه از شكلات تقريبا تلخ باشه

آدامس جويدنت خيلي بامزه است و امكان نداره قورتش بدي

مثه همهء بچه ها ددري هستي اما ما هم زياد بيرون نميبريمت البته با بابات ميريد سر كوچه و خريد ميكنين و گاهي هم شبا ميريم دور ميزنيم و كم پيش مياد كه ميريم پارك

دوست داري كه كارات رو خودت انجام بدي"شلوار در آوردن و پوشيدن،سر جا گذاشتن وسايلت،غذا خوردن و...."

در حال حاضر به شغل شريف باز كردن در مشغول هستي و اگر ما خودمون در رو باز كنيم هر كي اومده تو بايد بره بيرون و در بزنه و تو باز كني و گر نه داستان داريم

علاقه ات به ريختن مواد شوينده از جمله پودر و شامپو فرش رو زمين غير قابل تصوره

و البته نبايد فراموش كرد كه آب آبسردكن يخچال رو با هر وسيله اي"ليوان،دمپايي،لگو و ..."تخليه ميكني

عزيز مامان خيلي كارات خنده داره و البته تا بيام يه سري رو بنويسم بقيه رو فراموش ميكنم

حالا يه كم از حرفات رو ميگم

آيينه=آينه

پوز=موز

مشمش=كشمش

نون=نون

دوغ=دوغ    ژله=ژله

ديديد=كليد

دس=دست     پا=پا    تش=چشم    دل=دل     مو=مو   گو=گوش    البته تمام اعضاي بدنت رو ميشناسي

اوده=آب و الان ديگه ميگي آب     حموو=حمووم    حو اِه=حوله   دودا=جوراب    تو آ=كلاه

اهم اهم=بله   دويي=دايي  بوبويي=بابايي   مومويي=ماماني    نانايي=آهنگ،رقص    پوه=پوه

دي دي دي=ماشين سه چرخه       ميو= گربه     هاپو=سگ     اَب=اسب   جوجه=جوجه

شيي=شير

وخیلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد و بعضی هاشم که معمولیه و همهء بچه ها میگن

البته یه سری کلمه ها رو هم یک بار میگی و وقتی ازت بخواییم تکرار میکنی اما تو صحبت کردن ازش استفاده نمیکنی

مانی جونم تا یادم نرفته بگم که خیلی کم با حرف زدن چیزی رو بهمون میگی و بیشتر با اشاره و انجام دادن حرکات متوجهء خواسته ات میشیم

گل مامان کارات اونقد برامون جالب و دوست داشتنیه که نمیشه با نوشتن بیان کرد

ناگفته نماند که تنوع کارات خیلی زیاد و تو ذهنمون گم میشه

من و بابات خیلی دوست داریم

تمام زندگیمونی


بعدا نوشت:امروز تولد مامانیت بود و ما هم هدیه نگرفته بودیم و بابات اصرار کرد بریم بالا و گفت با هدیهء روز پدر هدیه تولد مامانم رو میگیرم

منم گفتم من اینجوری روم نمیشه بریم بالا و باباتم رفت شیرینی گرفت و رفتیم بالا

شام هم بالا بودیم و البته تو شام نخوردی و کلی مامان رو حرص دادی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان مانی مسافر کوچولو
2 خرداد 92 11:36
سلام ممنون که گفتی چون با دوربین فیلمبرداری عکس میگیرم کیففیتش پایینهحالا ببینم کی یه دوربین بخرم
مامان حنانه زهرا
2 خرداد 92 20:47
ماشالله هزارماشالله به مانی جووووووووووووووون خاله تولدتوپیش پیش تبریک میگه دیگه داری واسه خودت مردی میشی شیرین زبونم که هستی درضمن ماشالله به این مامانی گل سعیده جووووووووووون
منا مامان الینا
5 خرداد 92 10:31
سلام سعیده جونم تولد پسر خردادیمون پیشا پش مبارک ای ول به مادر شوهر خردادی!!تولد اوشون هم مبارک حالا بگو ببینم داشتن یه مادر شوهر خردادی خوبه یا ..؟
مامان گیسوجون
5 خرداد 92 14:18
سلاممممممممم عزیزم پیشاپیش تولد فرشته نازت رو تبریک می گم الهی 120 سالگیش رو جشن بگیری وای باورم نمی شه بچه هامون دوساله شدن ببوسش
مرضیه
6 خرداد 92 13:55
ای جووووووووووونم مانی قربون حرف زدنت سعیده جون این همه کلمه میگه پس نگران چی هستی گلم؟ 3 روز دیگه تولد مانی جونه هوراااااااااااااا
فروشگاه نادین
6 خرداد 92 16:46
پیشاپیش از بازدید شما دوست عزیز متشکریم. فروشگاه لوازم جشن تولد نادین
مامان حسین جون
8 خرداد 92 8:27
بازم شادي و بوسه ،گلاي سرخ و ميخك ميگن كهنه نمي شه تولدت مبارك
مامان محمد و ساقی
10 خرداد 92 14:33
دیشب این پستها رو از گوشی خوندم ولی نمیتونستم کامنت بذارم.ماشالله به مانی جون