مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

دلبر كوچولو

1393/2/27 20:07
315 بازدید
اشتراک گذاری

واي خدا كه اين روزا چقد دلبري ميكني عشقم

لقمهء‌آخرت رو تو دهنت نگه داشته بودي گفتم برو يكم آب بيار بخور و لقمه ات رو قورت بده

رفتي و ليوان رو پر آب كردي و هي خوردي و تموم نميشد

گفتم چرا اينقد زياد پرش كردي؟

ليوان رو دادي دستم و گفتي:اِشال نناره بيا بديه اشو تو بو اور!!!!!(اشكال نداره بقيه اشو تو بخور)

صبح جمعه بابات داشت ميرفت بيرون

گفتي:بابا ميشه ما م بييم بي يون؟

بابات گفت:نه پسرم ديروز بيرون بوديم

گفتي:خب اِموزم بييم ديده

ازم سوال ميپرسي

حواسم نيست جواب بدم

با عصبانيت ميگي:مامان چيا جواب نِنيدي هاااااااا!!!

امروز خونهء مامانيم بوديم گفتي:بيم اونه آتوتا؟(خونهء آتوسا)

گفتم:بيا جيش كن بريم

گفتي:نه

گفتم:ميريم اونجا جيش ميكني آبرومون ميره ها

گفتي:آبرومون مي يه اَني چي ها!!!

داشتيم ميومديم خونه طبق معمول در اسباب بازي فروشي ها گفتي مامان من از اينا ميخوام گفتم نه (گاهي ميگم اينا مال ني ني هاست "مثلا سه چرخه هار بچه كوچولو ها ")

گفتي همه چي مال ني ني هاست من به چي دست بزنم ها؟

از ها زياد استفاده ميكني و هر كار ميكنم از سرت بيوفته فايده نداره

راستي اين روزا كه اوضاع ما يكم بهم ريخته است تو هم چيزاي بزرگ ميخواي(تبلت،سرسره بزرگ،ماشين تويوتا،و......)

منم ميگم پول دار شم برات ميخرم

انگار يه لحظه ديگه پولدار ميشم به ثانيه نكشيده ميگي مامان پولدار شدي هاااا؟

اين چيه ها؟

اون چيه ها؟

با آش چه تار ميتونن ها؟!!!!(باهاش چه كار ميكنن)

خيلي چيزاي ديگه هم ميگي كه الان يادم نمياد اما سعي ميكنم از اين به بعد تند تند برات بگم

بـــــــــــــــــــــــــــــــوس

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

m0zhde
27 اردیبهشت 93 20:09
shirin zaboon
نارینه
28 اردیبهشت 93 4:12
ها !!!!!!!!!!!!!!!!!!! ینی هلاک شدم با این کلمه ...
نانا
28 اردیبهشت 93 4:13
رمز هم نداریم
مامان گیسو جون
28 اردیبهشت 93 15:08
الان من دیگه در حال غش کردنمممممممممممم قربون اون ها گفتنتتتتتتتتتتتت عزیزمی به خدا مانی جونم بوس گنده و آبدار
marzieh
28 اردیبهشت 93 15:51
فدااااااااااااااااش که دلبری میکنه اینقدر ها گفتنش مثل آهان گفتن نیکانه تازگی دقت کردم خودم آهان زیاد میگم
خاله محمدطاها
28 اردیبهشت 93 22:31
الهی قربونش برم انقدر شیرین زبونه گل پسر عاشق اینجوری حرف زدن بچه هام مخصوصا از این نوعش که آدم کم میاره دوست دارم زیاد مانی جون راستی من رمز میخوام
ﻓَﺮے ﻣﺂ
29 اردیبهشت 93 8:36
خخخخ منم مشابه همین و به کوروش گفتم و دائم می گه پول دستت اومد این و برام بخر !!! این نی نی وبلاگ چی کار می کنه ها ؟ خیلی سرعت باز شدن وب و کامنتها رفته بالا ! ضمنا رمز پست بعدی رو بده پلیز !
مامان گیسو جون
29 اردیبهشت 93 14:47
سعیده جونم کامنتت خصوصی بود؟
مریم مامان آریا
31 اردیبهشت 93 16:17
سلام بالاخره نی نی وبلاگ کوتاه اومد تونستم نظر بذارم قربون مانی جون با اون حرف زدنش هااااا من هم رمز ندالم
lمهدی
1 خرداد 93 15:28
ممنون خدا مانی شما رو هم بهتون ببخشه
مامان حنانه زهرا
4 خرداد 93 16:30
وای سعیده جون اگه حنانه اینجوری شیرین بونی کنه ها منکه قورتش میدم ماشالله مانی جون
lمریم
4 خرداد 93 16:46
رویاهایم با تو کم نیست تویی که بامنی در سرزمین همیشه سبز خیالم هرروز، هرشب، هر لحظه ومن، چون پروانه ای ازشهد شیرین لبانت سیراب میشوم وچون عاشقی ازخود بیخود شده به دورت میگردم ازچشمه زلال احساست جرعه جرعه مینوشم و چون پیچک به دورت میپیچم من با رویای بودن تو روزگار میگذرانم تو بی من چه میکنی‎؟‎‎‎