مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

مسافرکوچولو'مانی جون'

بابا آشپزی میکنه

1390/2/30 13:26
253 بازدید
اشتراک گذاری

مانی مامان دیروز غروب بابات اومد خونهءمامانی دنبالم و تو راه بهم گفت تو برو یه زرشک پلو مشتی درست کن منم میرم جایی و بر میگردم.منم عصبانی شدم و اخم کردم که الان دیگه وقت غذا پختن نیست و یه چیز ساده درست میکنم.بابات هم گفت خوب حالا اخم نکن هر چی دوست داری درست کن.

وقتی دید من ناراحت شدم نرفت بیرون و با من اومد خونه گفت به خاطر تو نرفتم.

رفتم تو آشپزخونه که شام درست کنم که بابات اومد و گفت برو بیرون امشب من شام میپزم.

من اصلا راضی به زحمت بابات نیستم البته این که تعارفه چون بابات موقع آشپزی کل آشپزخونه رو روغنی میکنه اما بلاخره کار خودش رو کرد من هم وایستادم کنارشو هی تمیز کاری میکردم.

برنج رو که گذاشت طوفان شروع شد و برق هم قطع شد.به هر سختی بود غذا رو آماده کرد تا بپزه.

از تو راه پله صدای مامانیت اینا میومد که داشتن حرف میزدن بابات که درو باز کرد تعجب کردن و گفتن شما خونه هستین؟ پس چرا تلفن و جواب نمیدین؟ بابات گفت برق نباشه تلفن ما کار نمیکنه و با تعجب ازشون پرسید شما تو این تاریکی چرا اومدین پایین؟مامانیت هم گفت از ترس که اگه اتفاقی افتاد بپریم تو کوچه منو بابات حسابی خندیدیم.عمه هات و مامانیت با امیر مهدی که کمتر از مامانش ترسیده بود اومدن تو و  بابات شروع کرد تعریف کردن از آشپزیش.

هوا که خوب شد رفتن بالا بابات گفت شام بخوریم اما بعدش یادش افتاد که با تعریفایی که کرده باید از غذا بالا هم ببره کلی با خودش کلنجار رفت که با چه رویی یه بشقاب کوچولو ببرم آخه ما که دو نفره غذا درست کردیم چی واسه خودمون میمونه ؟اما بلاخره برد و وایستاد تا بخورن و نظر بدن.

با خوشحالی اومد پایین و گفت همه خوششون اومد

اما نیم ساعت بعد از شام گفت من میرم بخوابم خیلی خسته شدم که آشپزی کردم.

اگه جای من بود نمیدونم چه کار میکرد؟

قربونت برم. بابات گفت این هفته خودش غذا درست میکنه تا منو تو زیاد خسته نشیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سارا
30 اردیبهشت 90 18:39
سمیرا مامان سپهر
31 اردیبهشت 90 8:55
مامان ماهان
31 اردیبهشت 90 9:33
آفرین به بابای مانی جون حالا خوشمزه بود عزیزم
مامان فرشته
1 خرداد 90 15:34
سلام عزیزم خوبی ؟ هنوز که خبری از زایمان نیست ؟ یه خبر از حالت بهم بده ممنون بابای مهربون که به فکر این مامان گل هستی
مامان فرشته
2 خرداد 90 12:12
سلام عزیزم به سلامتی پس فقط یک هفته مونده ای جانمممممممم خیلی خوشحالم خیلی روزت مبارک گلم بوسسسسسسسس