شیرین زبونی
جون جونم اونقد دیر به حرف افتادی که حالا با هر کلمه ای که میگی ضعف میکنیم
هفتهء گذشته خونهء همسایه بغلیمون دزد اومده بود
تصمیم گرفتم که شبا درو قفل کنم
نه از ترس اینکه دزد بیاد چیزی ببره گفتم نکنه دزد بیاد تو رو برداره ببره
بابات که مسخره ام کرد
شب بعد کلید انداختم درو قفل کنم که یهو گفتی: دوز
مردم برات
داشتیم یه فیلم میدیدیم که یارو(آخه دزد که دیگه آقا گفتن نداره) رفت دزدی یهو اشاره کردی به TV و گفتی دوز
منم دیگه حسابی چلوندمت و باباتم همین طور
آخه جون جونم تو از کجامتوجه شدی ما که هیچ وقت در مورد دزد حرف نزدیم
بعد هم گفتم دزد بیاد چه کار میکنی که یهو اخم کردی و با داد گفتی اِ بوو(برو)
منم گفتم دزد اومد زنگ بزن پلیس که یهو گفتی: پولیس اِ
قربونت برم مامان جونم
شب تو تخت دراز میکشی و میگی پَ تو یعنی ملحفه بکش روم و دو ثانیه طول نمیکشه که بازم میگی و تا بخوابی من صد با باید پاشم و پَ تو بکشم روت
بالشتو درست میگی:بالش
اما تو بعضی چیزا هم پس رفت کردی
کلید رو میگفتی: دیدید اما حالا میگی: لی
چند شب پیش سوسک اومده بود خونمون و من و باباتم که دیگه بزرگ میشی و میبینی که ....
وای اگه بدونی چی کشیدیم
تمام فضای خونه پر شده بود از حشره کش
التماس میکردیم که تو برو و تو برو
با هزار و یک مصیبت به قتل رسوندیمش و کسی جرات نمیکرد جنازه شو جمع کنه
بلاخره که تموم شد و روسیاهی واسه ....
مامان:مانی سوسک اومده بود خونمون چی شد مامان؟
مانی:مامان اََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََاَاَ(جیغ) بابا اَاَاَ(جیغ) مانی اَاَاَ(جیغ)
من و باباتم کلی به ادا در آوردنت خندیدیم
قربونت برم از سر و کولم بالا میری یه دقیقه که میشینم سوار گردنمی
یا هم که رو دل بابات بپر بپر میکنی
دستتم که خیلی ول شده و هی من و بابا رو میزنی و بوس میکنی(فک کنم دوست داری بوسمون کنی و فک میکنی پر رو میشیم واسه همین یه چک میزنی و بعد مثلا عذرخواهی میکنی)آیکون مامان خوش بین
الان دیگه از شیرین زبونیات یادم نمیاد
بعدا دوباره میگم
دوست دارم عمرم
28 مرداد
فردا نوشت:
مانی جونم به بستنی میگی:بَ ب َئیس
بشین رو میگفتی :بنیش اما از دیشب میگی بشین
وقتی صدات میکنم خیلی ناز میگی :بَعله
وقتی هم بهت چیزی میگم میگی:چَش(چشم)
میگم حرف مامانو گوش کن میگی:چَش (چقدم گوش میکنی)